ابزار منو ثابت

عشق تو نمی میرد

بگذر ز من ای آشنا

چون از تو من دیگر گذشتم

دیگر تو هم بیگانه شو

چون دیگران با سرگذشتم

میخواهم عشقت در دل بمیرد

 میخواهم تا دیگر در سر یادت پایان گیرد

بگذر ز من ای آشنا

 چون از تو من دیگر گذشتم

دیگر تو هم بیگانه شو چون دیگران با سرگذشتم

هر عشقی میمیرد

خاموشی میگیرد

عشق تو نمیمیرد

باور کن بعد از تو دیگری

 در قلبم جایت را نمیگیرد

هر عشقی میمیرد

 خاموشی میگیرد

 عشق تو نمیمیرد

باور کن بعد از تو دیگری

 در قلبم جایت را نمیگیرد

هر عشقی میمیرد

خاموشی میگیرد

 عشق تو نمیمیرد

باور کن بعد از تو دیگری

 در قلبم جایت را نمیگیرد

هر عشقی میمیرد

 خاموشی میگیرد

 عشق تو نمیمیرد

باور کن بعد از تو دیگری

 در قلبم جایت را نمیگیرد

هر عشقی میمیرد

 خاموشی میگیرد

 عشق تو نمیمیرد

باور کن بعد از تو دیگری

 در قلبم جایت را نمیگیرد

هر عشقی می میرد

بگذر زمن ای آشنا

 

عارف

 

لینک دانلود آهنگ :

http://uploadco.ir/download/55428c24bf747/عشق تو نمی میرد.mp3

 



نظرات شما عزیزان:

بخوان ای ناشناس
ساعت20:13---15 ارديبهشت 1394

ما به هم فقط بابت تمام دوستت دارم هایی که دریغ کردیم بدهکار نیستیم ، ما بابت از بین بردن باورهای یکدیگر به هم بدهکارتریم ، ما به هم بابت خراب کردن دقایق زندگی یکدیگر هم بدهکاریم ، ما به دلیل منطق های لحظه ای و متعصبانه ی خود، با خشم های کنترل نشده ای آنی خود، ما با باور به خود بزرگ بینی خود خیلی به هم بدهکاریم . ما با خودخواهی های خود به راحتی لحظه ها و دقایق و روزهای یکدیگر را خراب می کنیم و با افتخار به خود می گوییم : خوب از عهده اش برآمدم.
لحظه های زندگی هر انسانی ، باارزشترین و گرانبهاترین دارائی اوست. لحظه ای که رفت دیگر برنمیگردد و درکنار این عمر گذران ، باورهای انسانهاست که با ارزشند. خراب کردن باورهای یک انسان یعنی نابود کردن ، اصول و اعتقادش به زندگی، به زیبائی و به هر چیزی که رنگ و بوی بهشتی دارد.
ما آدمها عاقبت همدیگر را در یک جا ترک می کنیم ، یا می میریم و با مرگ یکدیگر را تنها میگذاریم ، یا اینکه به دنبال شرایط و آدمهای بهتری می رویم،‌ یا شرایط زندگی ناخواسته ما را وادار به ترک می کند،‌ یا چیزی برای بدست آوردن از یکدیگر نداریم و به جای اینکه بر یکدیگر اضافه کنیم از یکدیگر کم می کنیم و ترجیح می دهیم یک دیگر را رها کنیم و یا ما تحمل دیدن یک بعد از وجود خود را در دیگری نداریم. ما وقتی با کسی خیلی نزدیک می شویم ، با اعتمادی که بدست می آوریم ، محرمانه ترین و خصوصی ترین لایه های درون خود را با او به اشتراک می گذاریم و چون یک عمر این رازها را در ناخودآگاه خود پنهان و یا سعی در نادیده گرفتن و یا وانموده به وجود نداشتن آنها کرده ایم ، اگر قدرت پذیرش حقیقت های خود را نداشته باشیم ،‌ با وحشت از پذیرش حقیقت خود تلاش میکنیم آن رابطه را تمام کنیم. زیرا که تاب و تحمل پذیرش و روبرو شدن با ابعاد حقیقی پنهان شده در خود و یا نیازهای سرکوب شده ی خود را نداریم. و این حقیقت ها شاید هم هیچ وقت و به هیچ وجه حقایق زشتی نباشند ولی جامعه . فرهنگ ، باورهای غلط ،‌ تابوهای اشتباه را در ذهن ما خواسته یا ناخواسته خلق کرده اند. من از کسی که روزی بسیار دوستش داشتم و یا نه ، دوست داشتن مهم نبوده است،‌ به او اعتماد داشتم چون می توانستم بدون هیچ پرسونا و یا نقابی خود واقعی ام باشم فرار میکنم ،‌به این دلیل که از آگاه شدن به ابعاد سانسور شده ی خود، به خواسته ها و نیازهای درونی خود وحشت کرده ام.
گاهی ما یکدیگر را ترک می کنیم ، چون خود را برتر می دانیم ، گاهی ما یکدیگر را ترک میکنیم چون هیچ محبت و هیچ احساس دوست داشتن عمیقی ما بین ما و آن دیگری وجود ندارد ، هیچ ریسمان محکمی برای نگه داشتن دو قلب در کنار یکدیگر وجود ندارد . ما یکدیگر را به راحتی ترک میکنیم چون زحمتی بابت عشق هایمان به خودمان نداده ایم،‌ چون مفت و ارزان بوده و هر چیز مفت و ارزانی به راحتی کنار گذاشته می شود.


بخوان ای ناشناس
ساعت20:08---15 ارديبهشت 1394

دل آدم ...چه گرم می شود گاهی ساده... به یک دلخوشی کوچک...
به یک احوالپرسی ساده...
به یک دلداری کوتاه ...
به یک "تکان سر"...یعنی...تو را می فهمم...
به یک گوش دادن خالی ...بدون داوری!
به یک همراهی شدن کوچک ...
به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام ...
به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟"
به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان چای !
به یک وقت گذاشتن برای تو...
به شنیدن یک "من کنارت هستم "...
به یک هدیه ی بی مناسبت ...
به یک" دوستت دارم "بی دلیل ...
به یک غافلگیری:به یک خوشحال کردن کوچک ...
به یک نگاه ...
به یک شاخه گل...
دل آدم گاهی ...چه شاد است ...
به یک فهمیده شدن ...درست !
به لبخند!
به یک سلام !
به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک ...!!!
و ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتن مان را گذاشته ایم کنار تا به یک باره همه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم ...
و این است آنچه او گفت ، همچون یک گل ، همانند ماه که او را مهسا نامیدند .



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 11 ارديبهشت 1394برچسب:,

] [ 1:26 ] [ دلشوره ]

[ ]